حدیث تامل برانگیزی از امام باقر(ع)نقل شده است. حمران از ایشان می پرسد:«ای کاش می فرمودید قیام حضرت چه زمانی اتفاق خواهد افتاد تا دل ما شاد گردد!» امام(ع) در قالب یک حکایت پرمعنا ،زمان را به سه دوره تقسیم میکند:زمان گرگ،زمان میش،و زمان ترازو .بدین سان،حمران را متوجه این نکته می کنند که تا زمان ترازو فرانرسد، زمان حاکمیت امام فرا نخواهد رسید.
امام باقر(ع) به خوبی روشن می سازد که اگر مردم گرگ صفت باشند،پدیده غصب ادامه خواهد داشت و تغییری ایجاد نخواهد شده واگر ، میش صفت باشند، هرچند به بازگرداندن خلافت غصب شده تمایل دارند، عملا چنین اتفاقی نخواهد افتاد.بالاخره این که اگر مردم مشتاق ، عامل و طلوع مدار باشند ، خود زمینه ساز ظهور می شوند تا حق به یغما رفته امامت را به صاحب اصلی آن بازگردانند و امامت و عدالت پایدار در جهان ادامه یابد.
از نظر قرآن، نجات و رستگاری انسان ها ، فرآیندی است که با اراده انسان انجام می گیرد و اراده الهی هم به تحقیق و توفیق اراده بندگان یاری می رساند. نظریه اشتیاق منجر به ظهور و پایان درخشان و نیکوی تاریخ بشر، بر سنتی الهی مبتنی است؛ اما این کارکرد الهی به شکل گیری اراده در انسان ها ابتنا دارد که در نهایت اگر به کسب رضای الهی بینجامد، بنابه وعده الهی اراده ظهور را محقق می نماید در غیر این صورت هر کس مشخص کردن زمان ظهور را مدعی شود از دروغ گویان است. خود حضرت هم درخواست و تقاضای خویش را تابع جلب آن اراده مطلق نموده اند چون رسیدن به نتیجه ظهور مستلزم طی یک آمادگی و فرآیند انسانی است و جلب توان مندی و اشتیاق در انسان ها و پیروان و محیط ظهور فرآیندی افرادی و تمکینی به شمار میآید. بنابراین ، این بستر و زمان زمان تحقق این اراده در جوامع انسانی را نمی توان پیش بینی کرد، بلکه نیازمند برنامه ریزی های زمینه ساز است تا تمامی عناصر موثر در محیط خالص شود و آماده اجرای آن اراده عظما گردد.
برچسب های مهم